عسل عسل ، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

عسل ، شيرين تر از عسل

تولد تولد تولدت مبارك

فاطمه كوچولوي نازنين و ملوس و من ! تولد ت مبارك . ايشالا هزار ساله بشي و كنار بابا و مامان مهربونت و كنجد كوچولو  هميشه خوشبخت باشي . دوستت داريم هوارتا   ...
27 آذر 1392

يه قدم ديگه به سوي آينده

دلبركم !  اين روزها كه به اين خونه سر نزديم حسابي درگيربوديم . از عمل جراحي مادر جون گرفته تا درگيريهايي كه تو تهران داشتيم و تولد نيرواناجوني كه خيلي خيلي بهمون خوش گذشت و بعدش هم مراسم سالگرد مادر بزرگ بابايي كه حسابي درگيرمون كرده بود . روز شنبه عصر كه اومدم مهد دنبالت يه دفعه يه حسي بهم گفت يه سر بريم  موسسه زبان سر خيابون مهدت . رفتيم و با بازي قشنگي كه از همون در ورودي شروع كرديم حسابي شاد شدي ، حروف الفباي لاتين رو با رنگهاي مختلف روي زمين ورودي حياط آموزشگاه نوشته بودن گه تو ناقلا دونه دونه روش پا مي ذاشتي و من برات مي خوندم : ABCD.... خلاصه رفتيم تو دفتر آموزشگاه و بعد از صحبت با مسئول آموزشگاه قرار شد يه تعيين س...
25 آذر 1392

دختر باهوش مامان و بابا

دلبركم ! چند هفته پيش به عنوان اولين جايزه ستاره هاي پيش دبستاني ، با بابايي اين پكيج آموزش خواندن و نوشتن رو برات خريديم . خيلي دوستش داري و خيلي مشتاق ياد گرفتني . 90 تا كارت پشت رو داره كه از همون شب اول 6 تا از كارتها رو جدا كرديم و با هم شروع كرديم به ياد گرفتن . چند روزي مي شد كه سراغي ازشون نگرفته بودي و من هم خيلي اصرارنداشتم تا خودت بخواي . ديشب وقتي به اصرار ازم خواستي كه بيارم و كارتهاي جديد رو شروع كنيم ، شك داشتم كه خوندن و نوشتن اون 12 كلمه  يادت مونده باشه ولي وقتي جلوي چشماي حيرت زده من  همه كلمات رو بدون كمك خوندي و با پازل درستشون كردي بهت افتخار كردم گل ناز ماماني . عسل جونم ، همه آرزوي من و بابايي اين...
11 آذر 1392

دختر زيباي پاييز تولدت مبارك

١١ آذر تولد يكي از دوستاي تو دختركم . مي دونم كه دلت مي خواد تولدش رو بهش تبريك بگي . پس از همينجا با هم مي گيم : نيرواناي عزيز ! زيباترين جلوه دلبري و طنازي پاييز ! تولدت مبارك . تو فرشته پاييزي ولي تمام  لحظه هاي عمرت سرشار از بهار باشه و پر از گل . دوست داريم . ...
10 آذر 1392

رنگین تر از رنگین کمون ...

دلبرکم! عاشق دل پاک و صفای دنیاتم که اینقدر شاد و رنگیه . امروز که تو شرکت بابا بودیم با لبتاپ بابا اینو با هم کشیدیم . تو دستور میدادی و من اجرا می کردم و در نهایت منو بردی به دنیای زیبای خیال خودت. ممنون که منو مهمون رویاهای خیال انگیزت میکنی. عاشقتم. اینم تصویر دنیای خیالی تو گل من بابایی مهربون برات پریتن گرفت و رویاتو تو دستات گرفتی و شاد شدی . ...
8 آذر 1392
1